حرف آخر ...

 

شاید باور نکردی آن زمان که گفتم می روم برای ابد رفتم.....هیج گاه جدی نگرفتی که صبح گاهی خواهد آمد که خواهم رفت....آخرین وداعم را دیدی اما باز سکوت کردی.....تنها گفتی کاش امشب بمیرم.....و من در گرداب خاطراتم به تو فهماندم که سخن ات پوچ است.....مرگ تو با رفتن من فرا نمی رسد و این چه زیباست!

و اکنون دیر زمانی است که من رفته ام....گویا هرگز نیامده بودم.....باز چون همیشه خورشید طلایی رنگ طلوع می کندو شبان گاهان ماه نقره فام رخ می کشد در آسمان خیا لت.....اما دیگر سلامی نیست.....
قلبم گرفت ای نازنین نفس دیگه نفس نیست....آه این زمین و سرزمین واسم به جز قفس نیست......

 

۲-۳ روزیه که خاطرات با تو بودنو دور ریختم ........... اما امروز هرچی میگردم خودمو پیدا نمیکنم !!

 

نمی خواستم مثه اشکات یه روز از چشات بیفتم

 

ندونستم زیرِ پاهات ،سنگی بی قیمت و مفتم

 

آرزوم بود با وجودم مثه روحم آشنا شی

 

واسه فریاد غرورم،بالِ پروازه صدام شی

 

چی شد،اون همه احساس اینو هرگز نمی دونم

 

دیگه بستمه شکستن،نمی خوام عاشق بمونم

 

گم شدم تو شبِ چشمات بلکه عاشقم بدونی

 

واسه سر سپردگیهات دیگه لایقم بدونی

 

اما امروز یه غریبه ای که فقط به من می خندی

 

دل و دیوونه می دونی،در رو دیوونه می بندی           .......... 

نظرات 7 + ارسال نظر
someone چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 15:48 http://yaveh-gooyan.blogsky.com

چه عشقولانه .....
موفق باشی

کنتس مرده شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:38

این محیط سمی رو تجربه کردم..گازهای سمیش اشکامو در می یاره..ساعتها گریه می کنم...وقتی یه مدت تو باطلاقش دست و پا می زنم نا امیدو خسته..و هی بیشتر فرو می رم بدون کوچکترین اثری از رهایی ..داغون می شم.. به خودم فحش می دم..احمق..دیونه.....اما در نهایت..می گم آخه چرا دوسم نداره ؟ مگه من چمه ؟افکار مسمومم با افکار خوبم مدام در حال جنگ هستن و من ..سرگردان..خسته..ناامید.. اما برای تو..فریاد می زنم..این فکرها رو بریز دوووور..من نابود شدم..تو خودتو نابود نکن..راهی که توش قدم گذاشتی پر از خاره..کافیه به جراحات پاهام نگاه کنی..منم این دردو داشتم..سوزناک..سخت..نابود کننده..پر از نفرت..هراس از تنهایی..عشق..دلبستگی..فرار..اسارت..همه با هم مخلوط شدن.. و حالا اومدم با یه قلب زیبا.. یادته ؟ مثه قلب اون پیرمرد...

گلناز یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:17

سلام
ممنون از مطالب خوبتون
لطفا اگه امکان داره انو تو وبلاگتون قرار بدین:
iframe src=http://www.tablighati.com/logo.aspx?ID=17710555 width=200 height=160 marginwidth=1 marginheight=1 border=0 frameborder=0 scrolling=no />
و همینطور اینو:
http://www.tablighati.com?ID=17710555


الهام چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:30 http://http://www.pari-daryaee.blogfa.com/

مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد

امین شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 13:20 http://amindvd.persianblog.com

سلام دوستان عزیز
ما در این وبلاگ این هدف را دنبال میکنیم که با به نمایش گذاشتن تعدادی از شاهکارهای سینمای دنیا امکان دسترسی شما را به این محصولات با قیمت مناسب و زمان اندک مهیا سازیم و امیدواریم در این مورد موفق باشیم

گلناز یکشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:58

سلام چرا به روز مطلب نمینویسین

[ بدون نام ] یکشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 13:23

دلم شب می خواد...شب تاریک تاریک تاریک

دلم صبح زود میخواد

دلم سفر می خواد..به یه جا که تو باشی

دلم خیلی چیزا می خواد اما میدونم که یه چیزو نمیخواد...دلم دوری نمیخواد...ولی همش دورم

همش دورم

وبلاگ قشنگی دارین ........ بهتون تبریک میگم ......

خوشحال میشم به کلبه فقیرانه منم سر بزنید ...... علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد