.....

 بیا با هم بازی کنیم. مثل بچه ها. مثل بچه گیامون. حالا چی بازی کنیم؟

امممممم... گردو شکستم!!! قبول؟

 من اینجا وایمیستم؛ تو اونجا؛ اون روبرو؛ حاضری؟

کی اول شروع کنه؟ تو؟ نه. نه. اول من.

من میخوام اول باشم. میخوام اولین قدم مال من باشه. به سمت تو. شروعش با من.

خوب؛ بیام؟

سرمو میندازم پایین. نمیخوام لو برم. اگه نگات کنم بازی خراب میشه. یادم میره که باید قدم به قدم. یادم میره که این فقط یه بازیه.

یه پامو میذارم جلو. تقلب میکنم. فاصله پاهام زیاده. اما تو نمیبینی. شایدم میبینی و هیچی نمیگی. یواش میگم گردو...

شکستم... ای بابا. چرا دلم هری ریخت پایین؟ موج صدات اومد و تارهای قلبمو کند و ریخت... سرمو یه ذره میارم بالا. پاتو نگا میکنم. ااااااااااااا... نامرد... اول بازی و نیم قدم؟!

دوباره منم . ایندفه قدم گنده تر برمیدارم. گردو... شکستم... گردو... شکستم...

خیلی نزدیکی. نمیدونم اگه دستمو دراز کنم میخوره بهت؟ نمیدونم صدای قلبم میاد؟ خدا کنه نشنوی. یه قدم دیگه... گردو...

هرچی صبر میکنم صدات نمیاد. پس چرا نمیگی شکستم؟ میخوای دلمو بشکنی؟!

بی اختیار سرم میاد بالا. چشمم میافته تو چشمات...داری میخندی...

بازی یادم میره. مثل همیشه. دوباره از اون ته تهای چشات یه چیزی میاد و آتیشم میزنه و مست میشم و بیقرار. منتظر یه اشارتم. نگات دعوتم میکنه. بال در میارم... پرواز میکنم و درست تو بغلت فرود میام.صورتم تو پناهگاه سینه ات پنهون میشه و تنم تو حلقه بازوهات آروم میگیره.

میخندی و آروم زیر گوشم پچ پچ میکنی:دیدی باختی!!!

میخندم... هنوز نمیدونی که من زندگیمو به تو باختم.

-------------------------

اینم یه عکس بی ربط ولی خوشمزه ...

نه جون من .. مطلبو حال کردین ...؟ بذارین به حساب هدیه کریسمس !!