رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟
اجازه هست مردم شهر،قصه ی مارو بدونن؟
اسم منو،عشق تورو،توی کتابا بخونن؟
اجازه هست که قلبمو برات چراغونی کنم؟
پیش نگاه عاشقت،چشمامو قربونی کنم؟
اجازه می دی تا ابد سر بزارم رو شونه هات؟
روزی هزارو صد دفه،بگم که می میرم برات؟
اجازه می دی که بگم حرف ترانه هام تویی؟
دلیل زنده بودنم،درد بهانه هام تویی؟
اجازه دارم به همه بگم که تو مال منی؟
ستارتم اینو میگه،که تو،تو اقبال منی؟
اجازه هست تا ته مرگ منتظر تو بشینم؟
تو رویاهای صورتیم،خودم رو با تو ببینم؟
اجازه هست جار بزنم بگم چقدر دوست دارم؟
بگم می خوام به خاطرت سر به بیابون بذارم؟
اجازه ی تو دست تو،اجازه ی من دست تو
خنده ی من خنده ی تو،شکست من شکست تو
تقدیم به خود خودت که خیلی گلی....
مصطفی جان سلام
شعر قشنگی بود
من بااجازه ات کپی اش کردم
پیش من هم بیا
ممنون
تا بعد...
سلام !!!
«-------- اول ------------»
با اجازه یه مافیا ، نـــــــــــــــــــه !!!
اجازه نیست !!!
به نام تک نوازنده گیتار محبت و ناقوس عشق
وبت خیلی نازه مطالبش هم همینتور
به وب منم بیا خوشحال میشم حضورتا ببینم
حیف که دختر نیستی والا حتمآ اجازه میدادم ....
همونطوری که به ۱۰۰تا قبل از تو اجازه دادم...
:ی
یه سر بزن اگه شد مایل به تبادل لینک هستم
فوق العادست....
خیلی قشنگ بید
شعر قشنگی بود.موفق باشی