سلام
همیشه جمعه شبا یه مطلب از دانشگاه میزدم ولی این یارو نذاشت که به آخر هفته بکشه
جاتون خالی دیشب با بچه ها که نمیگم کیا؟ یه گی پارتی باحال بودیم که از قضا درختها همه شکوفه زده بودند
راستی طبق آخرین اخبار دیزی سنگی تو طرقبه ۱۵۰۰ تومن و یک سیخ کوبیده با نوشابه و یک تیکه نون ۱۴۰۰تومن!

.....
اول یه خبر بدم که :
کسانی که دوست دارن وبلاگ داشته باشن .... بلاگ اسکای که به نظر من بهترین جا برای وبلاگیست هاست مجددا داره عضو گیری میکنه .
تا دیر نشده دست بکار شین...اگرم مشکلی داشتین من در بست در خدمتم مسافرم نمیزنم!
..................
اما بریم سر دانشگاهمون :
طبق صحبتهایی که من با گروه صفر و یک و اعضاء و مسئولین و از همه مهمتر اون رییس شکو فه ایشون داشتم به این نتیجه رسیدیم که دانشگاه ما بیشتر از اینکه به مرکز آموزش شبیه باشه به کارتونایی که بچگی تماشا میکردیم شبیه
رو این حساب گفتیم بیایم شبیه سازی کنیم....از خودتونم کمک میگیریم ببینیم چیکاره اید؟
سوال :
کی چه کسی هسته؟ آیا اون شخص که از دید ما هسته از دید شما هم هسته ؟ یا نیسته ؟
کارتون پیشنهادی ما :
                                        
(( رابین هود ))

--- پرنس جان ( پی جی ) ؟
--- نیش نیش ؟
--- داروغه ؟
--- رابین هود ؟
--- جان کوچیکه؟
--- ماریا ؟
--- پدر روحانی ؟
---  ...



== بزودی اطلاعیه (( شاید مشترک با بعضی گروهک های دانشگاه)) در مورد امتحانها و نحوه مستقر شدن بچه ها و طریقه سرور و کلاینت شدن رو تو سرخ ه سرخ میخونید !

== اونایی که امروز با آق سمیعی کلاس داشتن (( دماغ سوخته میخریم )) تشکیل نشد نه؟ نازی

== یه خبر حالا نمیدونم بد یا خوب : احمد مقیمان هم به عنوان مراقب امتحانها با آموزش همکاری میکنه !
میگن بعد از آقای رجایی و خانوم سعیدی سخت گیر ترین مراقبه !


== حالا شما ۴ ترمه ها میرین من دلم براتون تنگ میشه...چیکار کنم؟