منم یه روز عاقل بودم
عشق تو مجنونم کرد
زشهر عقل و عاقلا
یکباره بیرونم کرد
هر کی عاقله غمی داره
روزگاری در همی داره
عاشق نشدی نمیدونی
دیونگی عالمی داره
---------------------------
یک دویستی تو نظرات گفته بود که بابا نظر بدین بیچاره انقدر زحمت میکشه!
نه آقا جون نمیخواد نظر بدین .... چون ما برای اینکه شما نظر بدین یا ندین مطلب نمیزنیم که برای دلمونه!
----------------------------
۶۶۶ سه تا ۶ داره
بزغاله مشتی حسن ریش داره
جنسای خوب جزیره کیش داره
نی نی که از خواب پا میشه جیش داره
مگس که رو گل میشینه نیش داره
چوپون که تو بیابونه میش داره
این ماهواره رو که میبینی رو پشت بوم دیش داره
شطرنج که بازی میکنی کیش داره
انقدرم چت میکنی آخر ماه فیش داره
مارمولک:
من دیگر به شما پیام نمی دم، مگر اینکه لازم بود. چون من از اون خیلی ناراحتم و حتی دیگه استراتژیک را هم قبول ندارم. و در هفته گذشته به من یک اتفاق افتاد که خیلی از آمریکا هم بدتر بود. و اون مارمولک بود که یک حیوان کوچک هست بظاهر و به من خیلی تاثیر کرد، حتی تاثیر اون از قرص قرمز که من اون را برای فشار خون می خورم بیشتر بود. و در اون یک دزد نامرد خودش را به صورت یک نفر ملا درست کرد. و اون جوان بی ناموس رفت سینما خندید. تو به من می خندی؟ تو به من مسخره می کنی؟ تو شخصیت حقوق بشر داری؟ تو انسانیتی؟ و من از همین جا یعنی روی این فرش که نشستم به اون می گم اگر اون را که انداخت روی پرده ورنداری پرده اش رو پاره می کنم که دیگه نشه.و قبلا هم یک نفر گفت تمساح و حالا رفت آمریکا، این هم گفته مارمولک و باید بره اسرائیل و من اسم اون را پرسیدم، گفتند پرستو بود. ای پرستو! برای من مارمولک درست می کنی؟ هی تمساح، هی مارمولک، هی پرستو، مگه اینجا باغ وحشه حیوان! مگر اون حیوان بود؟ من از همینجا با همین بیل به تو اولتیماتوم می دم که یک کلمه خارجی بود و هروقت می خواد جنگ بشه از اون استفاده کرد.
و من وقتی بچه بودم و خاکبازی می کردم در کوچه و بیابان و کشاورزی خودم با همین چشم خودم مارمولک دیدم که حیوان بود و خیلی جیگیلی و کوچولو بود، از قبیل سیچان و من اون را به چشم خودم دیدم. و حالا که من اعتراض می کنم اون پرستو باید بدونه که هرکس گفت مارمولک من توی دهن اون می زنم.
و یک حرف هم بزنم به اون کارگردان اون که یک نفر تبریزی بود. اوی تبریزی! اوی کمال! تو اگر راست می گی و تبریزی هستی چرا رفتی تهران؟ رفتی از اونجا تلفن بزنی به جرج بوش دبلیو که برای جاسوسی اون فیلم کمونیست چپی درست کنی. و حالا که الحمدالله ما از گرفتاری روزنامه کمونیست دوم خرداد و مشارکت راحت شدیم تو برای من فیلم سینما درست می کنی درباره مارمولک. مگر تو تلویزیون هستی و راز بقا نشون می دی؟
و یک پیام بدم برای لاریجانی که ای لاریجانی! تو هم یک فیلم درست کن برای آمریکا و به اون بگو الاغ که اون بفهمه یک من ماست که سه کیلو هست جند کیلو پنیر از اون درست می کنن، البته پنیر را باید بعد از اینکه درست کردی نمک بزنی که خراب نشه وگرنه نمی شه اون را برای زمستان نگه داشت و زیاد هم پنیر نخور چون کراهت داره.
و این یک پیام من بود و اگر اون مارمولک را برنداره می رم تهران و پرده سینما که این روی اون افتاد پاره می کنم، اون وقت باید بره صدمتر هم بیشتر پرده بخره متری هزار تومن و این اسراف بود.
و دیگر هیچ پیامی ندارم و ای پرستو برو بمیر. خداحافظ.
برای شنیدن متن اینجا را کلیک کنید
'ابتکار نو'ی مدونا
| ||||||||
مدونا، خواننده موسیقی پاپ آمریکا دوشنبه شب این هفته، با ظاهری جدید و از همیشه پر انرژی تر، تور دور دنیای کنسرت جدیدش را در شهر لس آنجلس آغاز کرد.
این مجموعه کنسرت ها که "تور جهانی ابتکار نو" نام دارد شامل ٥٠ اجرا در آمریکا، کانادا و اروپا است. مدونا که 45 سال دارد و مادر دو فرزند است، در کنسرت جدیدش با بدنی ورزیده تر از همیشه به روی صحنه آمده است. شهرت این خواننده پاپ، از ابتدای کارش تا به حال، به دلیل محتوای بحث برانگیز موسیقی، رقص و ابتکار و شجاعتش در خلق چهره ها و شخصیت های جدید برای خودش بوده است. عنوان "تور جهانی ابتکار نو" اشاره به همین شخصیت و ظاهر جدید دارد که، در عین نو آوری، مجموعه ای است از شخصیت های قبلی مدونا.
در کنسرت جدید مدونا از اشاره ها و محتوای برانگیزنده و جنسی که مشخصه کار او بوده کاسته شده و جای آن را تصاویر و اشاراتی به بحران های موجود آمریکا و جهان، از جمله جنگ عراق و مسئله شکنجه گرفته است. موضوع بخش میانی کنسرت مدونا یک ارتش تخیلی و جنون آمیز است که در آن رقصنده ها، بعضی با لباس نظامی و بعضی دیگر در پوشش مذهبی، و مدونا در نقش فرماندهشان به روی صحنه می آیند. مدونا در حین اجرای یکی از آواز های قدیمی اش با عنوان "سوختن"، در حالیکه می خواند "می سوزم برای عشق تو، همچون دیگران نیستم، شرمی ندارم، آتش گرفته ام"، تصاویر مبهم ویدیوئی در بالای صحنه، تصاویری از جنگ و خشونت های جنسی را منعکس می کنند که یاد آور تصاویر زندان ابو غریب است. محتوای سیاسی این کنسرت در بین منتقدان بازتاب های مختلفی ایجاد کرده است. بعضی بعد از شنیدن تبلیغات مذهبی و اظهار نظر های ساده از زبان مدونا در طول سه سال گذشته، این کنسرت را بازگشت او به عنوان هنرمندی هوشمند و پر جرئت می دانند که در کارش رشد کرده است، و دیگران مدونا را خواننده ای می بینند که نظریات سیاسی و ضد جنگش بی جهت با کارش آمیخته شده است.
مدونا در طول سه سالی که از آخرین کنسرتش می گذرد مجموعه آهنگ های تازه ای با عنوان "زندگی آمریکائی" ارائه کرد که چندان موفق نبود. او همچنین چند کتاب قصه برای کودکان نوشته و به همراه همسرش، گای ریچی، کارگردان فیلم، پیرو آئین قبالا شد که از مکاتب فلسفی دین یهود است. در این اولین اجرا از مجموعه کنسرت های "ابتکار نو"، مدونا با اجرای آهنگ های قدیمی تر خود، روایت تازه ای از شخصیت های قبلی اش نیز عرضه می کند. به عنوان مثال، در حین اجرای آهنگ "دختر مادی"، وقتی می خواند "من دختر مادی هستم که در جهانی مادی زندگی می کند"، رو به تماشاچیان اضافه می کند "نه واقعا"، و در موقع خواندن آهنگ "بابا موعظه نکن" تی شرتی به تن دارد که تبلیغ آئین تازه اش را می کند. همچنین هنگامی که آهنگ "ژست بگیر" را می خواند، علیرغم حرکات نمایشی گذشته که به جهان مد اشاره داشت، این بار مدونا بر روی دو دستش در هوا بلند می شود و استقامت بازوهای عضلانی و ورزیده اش را به نمایش می گذارد. در قسمت آخر کنسرت، نوازندگان ساز های بادی اسکاتلندی به روی صحنه می آیند، و مدونا و رقصندگانش با دامن های چهارخانه و لباس محلی این کشور، بر زمینه صحنه هائی از ویدئوی آهنگ های قدیمی و آشنا، برای تماشاچیان می رقصند. در پایان، صحنه را پرده ای می پوشاند که بر رویش این کلمات می درخشند: "خودت را دوباره ابداع کن." |